دفترچه اینترنتیم !

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «milad ibra» ثبت شده است

فهمیدم حتی خودم رو نمیشناسم !

یه سری اتفاقات افتاد که احساس کردم حتی خودم رو هم نمیشناسم .
با خودم گذشته رو مرور کردم . یاد خیلی چیزا افتادم که درصد اطمینان این نتیجه رو بالا و بالاتر می برد .
و رازی که نباید به زبونم میمومد !
ولش کن . همیشه سعی داشتم اولین نفری باشم که تولد کسایی که دوست دارم رو تبریک بگم . این دفعه یک روز قبل از تولدت اینجا تبریک میگم بهت . امیدوارم ببینی و اونور بهت خوش بگذره ؛)

۲۵ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد ابراهیمی

زدن تو برجک

یادمه وقتی بچه بودم و با بابام بازی میکردیم , از یه جا به بعد که فقط میخندیدم بابام بهم میگفت همیشه آخر خنده زیاد گریه است . مواظب باش خنده ات گریه نشه .که اکثرا همینطور هم میشد !
چون از خنده زیاد روم باز می شد آخرش کاری میکردم که بابام ناراحت میشد و خنده تبدیل میشد به گریه ... 
یه چند مدتی بود همه چی خوب داشت پیش می رفت که یهو زدن تو برجکمون . 
این اتفاق ( که نمیگم چی بود ! ) مثل خیلی از اتفاق های دیگه بهم یادآوری کرد که برای اتفاق های خوب نباید زیاد خوشحال و برای اتفاق های بد نباید زیاد ناراحت شد .
۱۸ خرداد ۹۷ ، ۰۲:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد ابراهیمی

شروع دوباره

چند باری هست که همه چیو پاک کردم خواستم از اول شروع کنم . هر دفعه هم به خودم گفتم این آخرین باره . پس قاعدتا این آخرین باره . راستش داشتم دیوار رو نگاه میکردم که این تصمیم رو گرفتم ! میدونم کسی اینجا نمیاد و قرار نیست پست ها خونده بشن ! یعنی کسی از وجود اینجا خبر نداره که بیاد ...
میشه گفت خوبیش نسبت به جایی مثل اینستاگرام همینه . از این به بعد یه سری چیزا رو اینجا می نویسم که صرفا از مغزم بریزمشون بیرون . همین...
و من الله توفیق
۱۶ خرداد ۹۷ ، ۲۳:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد ابراهیمی